Blogger Templates
با پشتیبانی Blogger.
RSS

شروع مدرسه

مهرماه امسال من وارد 6سالگی شدم و باید به پیش دبستانی می رفتم ، مدرسه ایرانیان درکشوری که ماهستیم اول گفتن که شاید دوره پیش دبستانی تشکیل نشه چون تعداد بچه ها کمه . اما بالاخره در 12 مهرماه کلاس تشکیل شد ومن رسما دانش آموز شدم . 
milkysmileاین عکسا رو روز اول مدرسه گرفتم.

  • Digg
  • Del.icio.us
  • StumbleUpon
  • Reddit
  • RSS

مسافرت تابستانی

تابستون امسال من ومامان وپدرچندروزی رفتیم لندن که جاهای دیدنی و جالبی داشت ، یکیش آکواریوم بود . اونجا واسه اولین بار پنگوئن دیدم و کلی ذوق کردم 
Photobucket
راستی اونجا یه لاکپشت خیلی خیلی گنده هم دیدم و کلی هیجان زده شدم،عکسش این پایینه 



بعدش یه جایی رفتیم که یه صف خیلی طولانی داشت چندساعت تو صف بودیم بعد که رفتیم تو مجسمه های اوناییکه توفیلما و کارتونا دیده بودمشون اونجا بودن. فوری رفتم و باهاشون چند تا عکس گرفتم که می بینین. از مامانم پرسیدم اسم اینجا چیه؟  گفتش موزه مادام توسو




یک حرکت خیلی ژانگولر هم جلوی یه جایی (که بعدا فهمیدم کاخ ملکه است)انجام دادم. از یه مجسمه خیلی بزرگ رفتم بالا که خیلی خطرناک بود و مامانم کلی حرص خورد.اگه به اون آدمای پایین عکس ، سمت راست دقت کنید متوجه می شید که من چقدر بالا رفتم 




  • Digg
  • Del.icio.us
  • StumbleUpon
  • Reddit
  • RSS

ماجرای من و پیانو


بعد از این که 5ساله شدم مامان وپدرم تصمیم گرفتن که من پیانو یادبگیرم ،البته ازوقتی خیلی کوچیک بودم این تصمیم رو داشتن  چون از همون نوزادی عاشق موسیقی بودم وتوی اتاقم همه جور سازپیدا میشه : ارگ ،سنتور، ویولن ،گیتارو.... الانم مامان وپدرم واسم یه معلم گرفتن به اسم کامیلا جون که هفته ای دوبار میاد خونمون و بهم درس میده ، تازه فارسی هم بلد نیست انگلیسی حرف می زنه ومامانم واسه من ترجمه می کنه!ببینید با چه مشقتی باید موسیقیدان بشم!
Photobucket

  • Digg
  • Del.icio.us
  • StumbleUpon
  • Reddit
  • RSS